ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تحمل خشکی و شناسایی ارقام مناسب خردل در شرایط دیم سردسیر ارومیه
خردل از گیاهان مقاوم به خشکی بوده امکان اصلاح و معرفی ارقام مناسب از آن برای مناطق نیمهخشک ایران وجود دارد. در این پژوهش، 20 رقم و لاین خردل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط دیم و آبی در بهار 1393 در مزرعه تحقیقاتی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوت اکثر خصوصیات زراعی بررسی شده در هر دو شرایط معنیدار بود. مقایسه میانگین لاینها کاهش عملکرد و اجزای عملکرد را در اثر تنش خشکی نشان داد. رقم Bard-1 ولاین تحت شماره 14 (DARI-4-2)، از نظر عملکرد دانه و نیز اجزای عملکرد، برتر از سایر لاینها بودند. در هر دو آزمایش دیم و آبی، عملکرد دانه دارای همبستگی مثبت و معنیدار با صفات ارتفاع بوته، تعداد خورجین و تعداد دانه در خورجین بود هر چند که وزن هزار دانه در شرایط دیم نیز ارتباط معنیداری (P<0.01) با عملکرد دانه خردل نشان داد. تجزیه خوشهای در هر دو شرایط دیم و آبی بر اساس میانگین صفات مورد مطالعه و به روش Ward، لاینها را به دو خوشه تقسیم نمود. ارقام و لاینهایی که در خوشه اول قرار گرفته بودند، از نظر اکثر صفات زراعی نسبت به میانگین کل ارزش بیشتری داشتند. بر اساس شاخصهای متوسط محصولدهی (MP)، متوسط هندسی محصولدهی (GMP) و تحمل تنش (STI) که مناسبترین شاخصها در این آزمایش بودند، رقم Bard-1 و لاین DARI-4-2، به عنوان متحملترین لاین خردل در ارومیه شناسایی شدند.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101291_0223a2fb5afddb811ef63576299dbf17.pdf
2014-11-22
97
103
10.22092/idaj.2015.101291
مهدی
موسویاقدم
1
گروه باغبانی، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامی، مهاباد، ایران
AUTHOR
خشنود
علیزاده
k.alizadeh@areo.ir
2
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مقایسهای تولید علوفه و دانه چاودار، جو، تریتیکاله و ماشک در شرایط دیم
به منظور مقایسه تولید علوفه و دانه چاودار با جو، تریتیکاله و ماشک تحت شرایط دیم، آزمایشی با 8 تیمار مختلف شامل چاودار، چاودار کوهی، تریتیکاله، جو، و مخلوط هرکدام از این گیاهان با ماشک، در یک آزمایش سه ساله و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی طی سالهای 90-1388مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سال اول بیشترین تولید علوفه (کاه) و دانه به ترتیب به گیاه چاودار و جو با میانگین 1821 و 771 کیلوگرم در هکتار تعلق داشت. در سال دوم بیشینه تولید کاه و دانه به ترتیب با میانگین 4828 و 1159 کیلوگرم در هکتار از گیاه چاودار بدست آمد. در سال سوم بیشترین تولید کاه و دانه به گیاه تریتیکاله با میانگین 2813 و 959 کیلوگرم در هکتار تعلق داشت. با توجه به میزان بارندگی ها در 3 سال اجرای آزمایش، تاثیر بارندگی روی تولید اثر گذار بود. در بارندگی مناسب (بالاتر از 300 میلی متر) گیاه چاودار توانایی بالایی برای تولید کاه و دانه داشت. در شرایط بارش 300-250 میلیمتر گیاه تریتیکاله میتواند با چاودار رقابت کند. با کاهش بارندگی درحدود 200 میلی متر گیاه جو تولید بهتری از دانه را داشت. همچنین تجزیه علوفه و دانه تیمارهای مختلف جهت تعیین کیفیت و خوشخوراکی نشان میدهد که چاودار و تریتیکاله از نظر درصد پروتئین خام نسبت به جو و چاودار کوهی در جایگاه بالاتری قرار دارند.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101292_936878f7d6d01a729ccc2ef490bc2d1c.pdf
2014-11-22
105
113
10.22092/idaj.2015.101292
سید مرتضی
ابطحی
morabtahi70@gmail.com
1
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان ، ایران
LEAD_AUTHOR
کریم
باقرزاده
karim_bagherzadeh@yahoo.com
2
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان ، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیرکاربرد اسیدهای آمینه آزاد بر عملکردکمی وکیفی ماشک رقم گلسفید (Vicia panonica) درشرایط دیم
بهبود کمی و کیفی علوفه با استفاده از کودهای آلی زیستی از نیازهای مهم تولید این محصول در سامانههای کشاورزی دیم کشور می باشد. در همین راستا اثرات محلول پاشی چهار ترکیب مختلف حاوی اسید های آمینه آزاد در چهار زمان مختلف رشد گیاهی شامل مراحل گیاهک، ساقه رفتن، شروع گلدهی و محلولپاشی در هرسه مرحله فوق به همراه تیمار شاهد، در مجموع با 17 تیمار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بر اساس طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و در طی دو سال زراعی (1390-1388 ) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه به اجرا درآمد. نتایج تجزیه مرکب عملکرد زیست توده خشک علوفه نشان داد که اثر اصلی سال و اثر متقابل سال × تیمار در سطح احتمال 1% معنی دار می باشند. همچنین اثر متقابل سال× تیمار شاخص های کیفی محصول از جمله درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم ماده خشک در سطح احتمال 1% معنی دار شدند.مقایسه میانگین تیمارها نشان داد، بیشترین میزان عملکرد زیست توده خشک علوفه3555 کیلوگرم در هکتار در تیمار محلولپاشی با ترکیب اسیدآمینه با نام اختصاری AM حاصل شده که در مقایسه با شاهد 998 کیلوگرم در هکتار افزایش داشت. همچنین بیشترین درصد نیتروژن محتوی ماده خشک علوفه 4/3 درصد در تیمار محلول پاشی با اسیدآمینه AM بوده که در مقایسه با شاهد2/0درصد افزایش داشته است.در مجموع چنین نتیجهگیری شد که محلولپاشی اسیدآمینه آزاد در مقایسه با تیمار شاهد(بدون محلول پاشی) از لحاظ کمی و کیفی درعلوفه دیم اثرات مثبت و اغلب معنی دار دارد.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101293_1ceb0b70348450afb6b6e5fef6821aef.pdf
2014-11-22
115
126
10.22092/idaj.2015.101293
حمید
محمودی
hmahmoodik@yahoo.com
1
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه، ایران
LEAD_AUTHOR
خشنود
علیزاده
k.alizadeh@areo.ir
2
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر تنش خشکی در مرحله پنجه زنی بر فعالیت آنزیم های گلوتاتیون ردوکتاز و آسکوربات پراکسیداز ژنوتیپ های گندم پاییزه
تنش خشکی به عنوان عامل اصلی کاهش عملکرد گیاهان در مناطق نیمه خشک محسوب شده و منجر به تنش اکسیداتیو میشود. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گلوتاتیونردوکتاز (GR) و آسکورباتپراکسیداز (APX) در سه گروه از گندمهای پاییزه حساس، بینابین و متحمل به خشکی در مرحله پنجهزنی تحت سه شرایط آبی عادی (FC90%)، تنش متوسط (FC60%) و تنش شدید (FC30%) اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. در مرحله پنجهزنی، فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدان GR و APX در بافت های برگی با استفاده از روش سنجش اسپکتروفتومتری مورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تنش خشکی اثر معنیداری بر افزایش فعالیت این آنزیم ها دارد. اثر متقابل بین تنش خشکی و گروههای گندم برای هر دو آنزیمAPX و GR معنیدار بدست آمد. در ژنوتیپ های حساس به خشکی، فعالیت هر دو آنزیم یکسان و بدون اختلاف معنیدار بود؛ در حالی که ژنوتیپ های متحمل افزایش فعالیت معنیداری از خود نشان دادند و با افزایش میزان تنش، این افزایش بیشتر شد. ژنوتیپ های گروه بینابین بسته به نوع آنزیم پاسخ های متفاوتی در شرایط مختلف محیطی از خود نشان دادند. آنزیمAPX در مقایسه با GR درصد افزایش فعالیت بیشتری در شرایط تنش خشکی نشان داد، بنابراین این آنزیم میتواند به عنوان یکی از آنزیم های مهم جهت افزایش مقاومت گیاه گندم در مقابل تنش ناشی از خشکی تلقی شود.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101294_a1f156020ccea2bf71f21f0a6520431e.pdf
2014-11-22
127
139
10.22092/idaj.2015.101294
رعنا
نادری زرنقی
naderi.rana@gmail.com
1
گروه به نژادی و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
LEAD_AUTHOR
مصطفی
ولیزاده
mvalizadeh@tabrizu.ac.ir
2
گروه به نژادی و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
AUTHOR
سولماز
فیروزی
firoozi.solmaz@yahoo.com
3
گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه بین المللی پردیس، واحد تبریز، جلفا، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر محلول پاشی سولفات روی بر رنگیزه های فتوسنتزی و عملکرد دانه نخود در سطوح مختلف آبیاری
به منظور مطالعه اثر محلولپاشی سولفاتروی بر تغییرات رنگیزههای فتوسنتزی و عملکرد دانه نخود در شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار در مزرعه تحقیقات دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1390 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری )آبیاری در زمان کاشت، آبیاری در زمان کاشت + قبل از گلدهی و آبیاری در زمان کاشت + قبل از گلدهی + غلافدهی) و سه سطح محلولپاشی سولفاتروی (صفر، 3 و 6 کیلوگرم سولفات روی در هکتار) در دو نوبت در مرحله 4 و 5 برگی بود. بر اساس نتایج، تنش رطوبتی موجب کاهش رنگیزههای فتوسنتزی و در نهایت کاهش عملکرد دانه گردید. استفاده از سولفاتروی بهویژه 6 کیلوگرم در هکتار برای کاهش اثرات تنش رطوبتی موثر بود، بهطوری که موجب افزایش میزان کلروفیل a، کلروفیل کل، میزان کارتنوئیدها و شاخص سبزینگی شد. تنش رطوبتی موجب کاهش معنیدار فلورسانس لحظهای (Fv)، فلورسانس حداکثر (Fm) و عملکرد کوانتومی(Fv/Fm) و مصرف سولفاتروی افزایش معنیدار فلورسانس لحظهای و فلورسانس حداکثر را سبب شد، درحالیکه بر عملکرد کوانتومی تأثیر معنیداری نداشت. سبزینگی گیاه بیشتر تحت تأثیر میزان کلروفیل a بود و رابطه آن با سبزینگی گیاه از نوع درجه دوم بود. در بین رنگیزههای فتوسنتزی، میزان کارتنوئیدها بالاترین سهم را در طی تنش رطوبتی در پیشبینی عملکرد دانه به خود اختصاص داد. همچنین مصرف سولفاتروی باعث کاهش سهم کلروفیلها و افزایش سهم کارتنوئیدها در پیشبینی عملکرد دانه شد. به طور کلی سولفاتروی با کاهش اثرات تنش و افزایش عوامل موثر در تولید رنگیزههای فتوسنتزی موجب بهبود عملکرد در شرایط تنش رطوبتی شد.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101295_ef291fa44e93d23d6ff480d967d43cd8.pdf
2014-11-22
141
160
10.22092/idaj.2015.101295
نادر
دادخواه
nader dadkhah@yahoo.com
1
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
AUTHOR
علی
عبادی
ebadi@uma.ac.ir
2
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
AUTHOR
قاسم
پرمون
ghasem.parmoon@gmail.com
3
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
LEAD_AUTHOR
عبدالقیوم
قلی پوری
ghlipoori@uma.ac.ir
4
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
AUTHOR
سودابه
جهانبخش
5
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثرات تناوبهای زراعی مختلف گندم در خصوصیات فیزیکو-شیمیایی خاک و عملکرد اقتصادی در شرایط دیم کرمانشاه
این تحقیق با هدف بررسی اقتصادی و برخی خصوصیات خاک در تناوبهای زراعی مختلف گندم در شرایط دیم سرارود- کرمانشاه به مدت شش سال زراعی از پاییز 1385 تا تابستان 1391 انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو قطعه زمین مجاور هم اجرا شد و تیمارها شامل پنج تناوب زراعی گندم - گندم، آیش - گندم ، نخود -گندم ، ماشک -گندم و گلرنگ -گندم بود. نتایج نشان داد درصد کربن آلی خاک در ابتدا و انتهای دوره آزمایش متفاوت بود و تیمار ماشک -گندم با 18/0 درصد افزایش نسبت به اول دوره، بیشترین افزایش درصد کربن آلی را در میان تیمارها داشت. تناوبهای گلرنگ-گندم و آیش-گندم به ترتیب کمترین و بیشترین میزان فشردگی خاک را در عمق 30-20 سانتیمتری خاک داشتند ولی در عمقهای 20-0 و 40-30 سانتیمتری بین تیمارها از لحاظ میزان فشردگی خاک تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتایج همچنین نشان داد میزان نفوذپذیری خاک در پایان آزمایش در تیمارهای گلرنگ-گندم و آیش-گندم به ترتیب بیشترین و کمترین میزان را داشتند. همچنین نتایج بررسی اقتصادی نیز نشان داد تناوب نخود-گندم در مقایسه با تیمار های دیگر اقتصادی تر است. تناوب گلرنگ-گندم بعداز نخود-گندم در مقایسه با سایر تیمار ها دومین تیمار اقتصادی است. از این مطالعه نیتجه گیری می شود اعمال تناوب نخود، ماشک و گلرنک در افزایش و حفظ حاصلخیزی خاک موثر بوده و عملکرد اقتصادی را افزایش می دهد و برای تولید پایدار و اقتصادی اعمال این تناوب ها ضروری است.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101296_5c69af84045c0882875fdb2f98e82ec3.pdf
2014-11-22
161
171
10.22092/idaj.2015.101296
عبدالوهاب
عبدالهی
avabdulahi51@yahoo.com
1
معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
LEAD_AUTHOR
عادل
نعمتی
nematiadel@yahoo.com
2
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
غلامرضا
ولیزاده
g_valizadeh@yahoo.com
3
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی عملکرد دانه و ارتباط آن با انتقال مجدد ماده خشک در ارقام گندم نان تحت تنش کمآبی پس از گرده افشانی
به منظور بررسی اثر تنش رطوبتی پس از گردهافشانی بر صفات زراعی، توانایی ذخیرهسازی قندهای محلول در ساقه و میزان انتقال مجدد ماده خشک گندم، آزمایش گلدانی در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه به صورت فاکتوریل و بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی سال زراعی 91-1390 انجام گرفت. در این آزمایش تنش رطوبتی در مرحله رشد زایشی (از مرحله گردهافشانی تا پایان دوره رشد رطوبت خاک در محدوده 30 درصد ظرفیت زراعی - 65 الی 99 از مرحله رشدی زادوکس) مد نظر قرار گرفت و ارقام مختلف گندم شامل پیشتاز، DN-11، سیوند و مرودشت به عنوان فاکتور دوم بررسی شدند. نتایج نشان داد که تنش رطوبتی پس از گردهافشانی از طریق افت وزن هزار دانه عملکرد دانه را کاهش داد. در شرایط تنش رطوبتی پس از گردهافشانی ارقام مرودشت و DN-11 کمترین میزان عملکرد دانه را داشتند. وقوع تنش رطوبتی سبب شد که وزن خشک ساقه و میزان انتقال مجدد به طرز چشمگیری کاهش یابد. بر خلاف این پارامترها غلظت قندهای محلول در شرایط تنش رطوبتی به طور معنیداری افزایش پیدا کرد. در شرایط تنش رطوبتی، میزان انتقال مجدد ماده خشک از میانگرههای پایین ساقه (میانگرههای زیر پنالتیمیت) به دانه 11 درصد، کارایی انتقال 32 درصد و سهم آن در عملکرد دانه 121 درصد افزایش یافتند. همچنین پنالتیمیت و میانگرههای پایین ساقه بیشترین غلظت قند محلول را در شرایط تنش داشتند. تنش کمآبی سبب افزایش کارایی انتقال مجدد نشد ولی در بین ارقام از نظر صفت فوق اختلاف وجود داشت. پس به نظر میرسد که استفاده از صفات فوق در انتخاب و اصلاح ارقام متحمل به تنش کمبود آب مورد توجه قرار گیرد.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_101297_9af6fedb5e982cdc66add39b0f24d065.pdf
2014-11-22
173
195
10.22092/idaj.2015.101297
شیوا
اردلانی
shina.ardalan@gmail.com
1
دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
محسن
سعیدی
msaeidi667@gmail.com
2
دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
سعید
جلالی هنرمند
sjhonarmand@yahoo.com
3
دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
محمداقبال
قبادی
meghobadi@gmail.com
4
دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
مجید
عبدلی
majid.abdoli64@yahoo.com
5
دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
LEAD_AUTHOR